اتريوم بدون حالت چيست؟ تمامي حساب هاي اتريوم، موجودي حساب هاي اتريوم، قراردادهاي هوشمند و تمامي داده هاي مرتبط با آن، حالت كلي اتريوم را تشكيل مي دهند. هنگامي كه حساب ها و قراردادهاي هوشمند جديد در شبكه قرار مي گيرند، حجم داده ها  در حالت كلي اكوسيستم اتريوم افزايش مي يابد. اين مشكل توسط ويتاليك بوترين بنيان گذار اتريوم در سال ۲۰۱۷ مطرح شد و هم اكنون توسط متخصصان اين اكوسيستم در حال بررسي و رفع شدن است. در اين مقاله از تتر ايران قصد داريم به بررسي مشكل افزايش بيش از اندازه حالت اتريوم و افزايش هزينه هاي راه اندازي Full Node بپردازيم.

هر آنچه بايد درباره ي اتريوم بدون حالت بدانيد!

اتريوم بدون حالت چيست؟ وضعيت كلي و سراسري اتريوم شامل تمامي حساب ‌هاي اتريوم، موجودي ‌حساب ها، قراردادهاي هوشمندي كه در شبكه مستقر شده و فضاي ذخيره ‌سازي است. حساب هاي جديد دائماً در حال اضافه شدن به شبكه هستند و از طرف ديگر قراردادهاي هوشمند جديد نيز حال اجرا هستند. بنابراين، اندازه حالت اتريوم همچنان در حال رشد است. اين رشد نامحدود، در زمان راه ‌اندازي يك فول نود خود را نشان مي دهد؛ چرا كه مدت زمان بيشتري طول مي ‌كشد تا يك نود كامل در شبكه مستقر شود. در نتيجه، هزينه‌ ها افزايش يافته و تبديل شدن به يك گره كامل، براي كاربران جذابيت خود را از دست مي ‌دهد.
مفهوم كلي اين رشد نامحدود اين است كه مدت زمان زيادي طول مي كشد و از فضاي بيشتري براي چرخش يك گره كامل جديد استفاده مي كند. در نتيجه، هزينه ها افزايش يافته و براي پيوستن نودهاي كامل جديد به شبكه جذابيت كمتري پيدا مي ‌كند. ويتاليك بوترين بنيان گذار اتريوم اين مشكل را در سال 2017 تشخيص داد. به طور كلي مي توان گفت هدف اصلي اتريوم بدون حالت، كاهش هزينه همراه با كاهش ميزان رشد وضعيت نامحدود است.

شاهدهاي (Witness) موجود در هر بلاك اتريوم

يك روش كليدي براي فعال كردن اتريوم بدون حالت يا stateless، يك بلوك شاهد Witness است. از اين رو در اتريوم بدون حالت، هنگامي كه مشتريان بلوك‌ هاي تاييد شده را از ماينرها دريافت مي ‌كنند، شاهدها  نيز آن ها را دريافت خواهند كرد. اين شاهد بلوك شامل تمامي داده هاي مورد نياز براي اجراي تراكنش هاي موجود در آن بلوك است. از آن جايي كه با ارسال شاهدها در شبكه اتريوم، تعداد داده هاي بيشتري در كل شبكه ارسال مي شود، بايد ميزان تاثيري كه بر روي شبكه دارند نيز ارزيابي شود. بنابراين مي توان از عملكرد ايمن و كارآمد اكوسيستم اتريوم در فضاي تغيير يافته جديدش، اطمينان حاصل كرد.

اشيا تعريف كننده حالت يا state اتريوم نيز شامل حالت حساب و حالت جهاني است كه در ادامه به توضيح مختصري از آن‌ ها مي پردازيم؛

حالت حساب:
به طور كلي دو نوع حساب وجود دارد؛ حساب هاي قرارداردي و حساب هاي داراي مالكيت خارجي.  حساب هاي قراردادي توسط يك كد قراردادي كنترل مي شوند و حساب ‌هاي داراي مالكيت خارجي نيز توسط كليدهاي خصوصي كنترل مي‌ شوند و هيچ كد مرتبطي با آن ها وجود ندارند. حالت حساب خود به مواردي از جمله nonce، موجودي، storageRoot و codeHash تقسيم بندي مي شود.

• nonce؛ nonce در حساب هاي داراي مالكيت خارجي به تعداد تراكنش هاي ارسال شده از يك آدرس اشاره دارد. حساب هاي قراردادي نيز تعداد قراردادهاي ايجاد شده را ذخيره مي كنند.
• موجودي؛ موجودي شامل ميزان اتر ذخيره شده در حساب است.
• storageRoot؛ يك هش از محتواي ذخيره سازي در حساب هاي مختلف را، رمزگذاري مي كند.
• codeHash؛  هش كد، ماشين مجازي اتريوم حساب است. كد حساب قراردادها در اين قسمت ذخيره مي‌شود. حساب هايي كه داراي مالكيت خارجي هستند، حاوي هش يك رشته خالي هستند.

حالت جهاني: 
حالت جهاني يا سراسري يك نقشه برداري كلي از آدرس هاي حساب بين حالت هاي حساب است. از اين ساختار يعني حالت جهاني براي ذخيره تراكنش ها  و ايجاد بلوك هاي جديد در شبكه استفاده مي شود.

حالت State در اتريوم

 State در اتريوم بدون حالت چيست؟  state يا حالت ميزان مقادير موجود در يك بلوك را در  زمان هاي معين تعريف مي كند. وضعيت ماشين مجازي اتريوم نيز پس از پردازش يك مجموعه از تراكنش ها تغيير مي كند. همچنين جريان تراكنش ها نيز موجب تغيير حالت در اتريوم مي شود. به هنگام  راه اندازي يك Full Node، رشد حالت نامحدود خود را نشان مي دهد چرا كه مدت زمان زيادي براي استقرار يك نود كامل در شبكه اتريوم نياز است. از اين رو افزايش هزينه ها و تبديل شدن به يك گره كامل، موجب مي شود كه ديگر جذابيتي براي كاربران نداشته باشد، از اين رو كاهش هزينه با اتريوم مي تواند روشي براي حل اين مشكل باشد.
اصطلاح Stateless يا بدون حالت بدان معناست كه كاربران به يكي از شركت كنندگان در شبكه، مسئوليت تهيه و ذخيره حالت جهاني اتريوم را واگذار مي كنند. همچنين مشتريان اتريوم بدون حالت نيز كاملا بدون حالت نيستند، بلكه بيانگر اين موضوع است كه حالتي  كه قصد حفظ كردن آن را دارد، انتخاب مي كند. در واقع مي توان گفت اصطلاح Stateless به معناي نداشتن حالت نيست.

مشتري بدون تابعيت اتريوم

روشي كه بلوك هاي مختلف در اتريوم ساخته مي ‌شوند، روشي براي ايجاد كلاينت بدون حالت ارائه مي ‌دهد. آگاهي از اين نكته مهم است كه با تكامل يافتن اتريوم، بي تابعيتي يك طيف خواهد بود. همچنين براي ايجاد هش هاي معتبر،  دانشي از داده ها در گره هاي اطراف مورد نياز است. بي تابعيتي امكان ايجاد light nodes را فراهم مي كند.  light nodes تنها شامل زنجيره اي از هدرها بدون اجراي تراكنش ها يا حالات مرتبط است. هنگامي كه يك نود به طور كامل بي حالت با stateless مي شود،  فضاي كمتري از حافظه و ورودي و خروجي را به خود اختصاص مي دهد، بنابراين مي تواند الگوريتم هاي بزرگتر را با عملكرد بهتري حل كند. در اين حالت نودها مي توانند به سطح بالايي از عملكرد برسند و پايگاه داده ها و اطلاعات را به صورت بهينه اي بررسي كنند.

كاربردهاي مشتريان بدون تابعيت در اتريوم چيست؟

اتريوم 1.X مشتريان بدون حالت را اجرا مي كند اما ماينرهاي بدون حالت را اجرا نمي كند. همگام سازي سريع يك گره بدون حالت اوليه انجام مي شود و وضعيتي را ايجاد مي كند كه راه اندازي بلوك ناميده مي شود كه در آن تنها وضعيت ورودي و خروجي بلوك را ثبت مي كند. بلوك راه اندازي شده، يك شماره بلوك از پيش تعيين شده است كه مدت زمان مشخصي در آينده است. مادامي كه راه اندازي بلوك زودتر از موعد انجام شود، ايجاد بلوك ها ادامه خواهد داشت و گره به صورت فعال باقي مي ماند. استفاده از داده ‌هاي شاهد و حالت‌ هاي ورودي يا خروجي مي تواند اين وضعيت را به مشتري بدون حالت تبديل كند.
استخراج بلوك هاي جديد از مكانيسم اثبات كار به مكانيسم اثبات سهام منتقل مي شود. اين روش به ماينرها اين امكان را مي ‌دهد تا به بلوك هاي بعدي براي توليد شدن، رأي دهد. اجماع در مدت زمان كوتاهي و در يك بلوك ارزيابي شده به دست مي آيد، زيرا رمزنگاري هش هاي طولاني براي توليد بلاك ها استفاده نمي شود. اين روش نياز به انرژي برق را تا حدود زيادي كاهش مي دهد، بنابراين هزينه اجراي يك گره را كاهش مي يابد.

مدل سازي اتريوم بدون حالت

مدل سازي اتريوم بدون حالت چگونه است؟ مدلسازي يك رويكرد جديد است كه اغلب زماني آن را انجام مي ‌دهيم كه بخواهيم آينده را پيش‌ بيني كنيم و يا اثرات و پيامدهايي كه ممكن است هنگام ايجاد تغييرات در يك محيط عملكردي رخ دهد را مورد ارزيابي قرار دهيم.
اتريوم بدون حالت دقيقا چنين محيطي است. شبكه كنوني اتريوم كاملا شناخته شده است و براي مدت طولاني است كه به خوبي كار مي ‌كند. در حال حاضر نيز، به داده‌ ها و اطلاعات زيادي دسترسي داريم و درك خوبي از نحوه عملكرد اتريوم و شبكه آن  داريم. اكنون با در نظر گرفتن شبكه اي بدون حالت براي دومين ارز ديجيتال محبوب، سوالي كه به وجود مي‌ آيد اين است كه اين سيستم تغيير يافته چگونه تنظيم شده است و آيا عملكرد خوبي دارد؟ اين‌ ها سوالاتي هستند كه بايد در مدل سازي اتريوم بدون حالت آن ها را لحاظ كنيم.
مدلسازي به ما كمك مي‌ كند تا دانشمان را در رابطه با اكوسيستم افزايش داده و درك بهتري از مسائل داشته باشيم. با استفاده از دانش خود و داده ها و اطلاعات مفيد مي‌ توانيم فرآيندها و تعاملات كليدي را در شبكه، مدلسازي كنيم. به منظور مدل‌ سازي مجهولات، در مدل خود از داده هاي احتمالي براي نمايش عدم قطعيت‌ ها استفاده مي‌ كنيم.  همچنين تلفيق دانش كارشناسان در مدل‌ سازي، براي شناسايي فرآيندهايي كه ممكن است تحت تاثير تغييرات قرار بگيرند، بسيار مهم و ضروري است.
به طور معمول گنجاندن تمامي عواملي كه احتمال دارد در نتيجه تاثير داشته باشند، چالش‌ برانگيز است. با اين وجود، حتي ممكن است در نظر گرفتن برخي از جزئيات، پيچيدگي مدل ساخته شده را افزايش دهد. از اين رو، براي شناسايي عوامل كليدي كه رفتار سيستم يا بخش ‌هايي از سيستم را كه به بهترين شكل نشان مي ‌دهند، بايد با كارشناسان مشورت كرد و از اطلاعات آن ها استفاده كرد. بنابراين، تنها روشي كه مي توانيم با استفاده از آن دريابيم اتريوم بدون حالت امكان ‌پذير است يا نه، مدل سازي آن است.

تپروت به معناي ارتقا بيت كوين است كه مزاياي جديدي را براي كاربران بيت كوين به ارمغان مي آورد. تپروت در واقع از سه پيشنهاد براي بهبود بيت كوين (BIP)  تشكيل شده است كه سه ارتقاي مختلف را براي پروتكل بيت كوين تعريف مي ‌كند: Schnorr Signatures، Taproot و Tapscript. اين سه ارتقاي مختلف روش هاي جديد، كار آمدتر، انعطاف ‌پذيرتر و خصوصي را براي انتقال بيت‌ كوين فراهم كرده ‌اند. يكي از مشكلاتي كه در رابطه با بيت كوين وجود دارد، حريم خصوصي آن است. با توجه به اينكه بيت‌ كوين يك بلاك چين عمومي است، همه افراد حاضر در شبكه مي ‌توانند بر تراكنش ‌هايي كه در شبكه صورت مي ‌گيرد، نظارت داشته باشند. ارتقاي تپروت به طور گسترده به عنوان اولين قدم در جهت رفع مشكلات مربوط به حريم خصوصي بيت كوين و ساير مشكلات شبكه ايجاد شده است. تپروت بيت كوين در 14 نوامبر 2021، پس از تاييد استخراج كنندگان در سراسر جهان، فعال شد.

Taproot چگونه كار مي ‌كند؟

به طور كلي 3 عدد BIP وجود دارد كه براي ارتقا تپروت با يكديگر كار مي ‌كنند. هر يك از BIP به روش مختلفي بر ديگري تأثير گذاشته و از آن تعريف مي ‌كند.

امضاهاي Schnorr (BIP340)

امضاهاي Schnorr روشي سريع و مطمئني براي تاييد اعتبارسنجي تراكنش‌ ها در شبكه بيت كوين محسوب مي شوند. اين امضاها يك طرح امضاي رمزنگاري هستند كه توسط يك رياضيدان و رمزنگار آلماني توسعه يافته اند. طرح امضايي كه در سال هاي اوليه عرضه بيت كوين توسط ساتوشي ناكاموتو مورد استفاده قرار گرفت، الگوريتم امضاي منحني و يا ECDSA بود. استفاده از امضاي ECDSA به جاي امضاي Schnorr به دليل استفاده بيشتر و امنيت بالاي آن بود. يكي از مزاياي اصلي امضاهاي Schnorr اين است كه مي‌ توانند چندين كليد را در يك تراكنش پيچيده بيت كوين بگيرند و يك امضاي جديد و منحصر به فرد توليد كنند. اين كار بدان معناست كه امضاهاي افراد در معاملات را مي ‌توان در امضاي Schnorr جمع كرد. در واقع مي توان گفت Schnorr به عنوان تجمع امضاها در شبكه شناخته مي ‌شود و تپروت اين امكان را فراهم مي‌ كند تا اين واقعيت را پنهان كند كه يك اسكريپت بيت كوين اجرا شده است.

Taproot (BIP341)

تپروت  ارتقاي SegWit در سال 2017 انجام شد و از Merkelized (MAST) براي مقياس ‌بندي داده هاي تراكنش در شبكه بيت‌ كوين استفاده مي ‌كند. در شبكه بيت كوين همه تراكنش‌ ها از طريق كليدهاي خصوصي و عمومي محافظت مي ‌شوند. براي خرج كردن ارزهاي رمزنگاري در يك كيف پول، فرد بايد قبل از اينكه دارايي هاي خود را جابجا كند، امضايي ارائه دهد تا نشان دهد كه مالك واقعي آن دارايي است. به غير از تراكنش‌ هاي تك امضايي، كاربران مي‌ توانند از ويژگي‌ هاي مختلفي براي پيچيده‌ تر كردن تراكنش ‌ها استفاده كنند؛ اين ويژگي ها شامل انتشار قفل زماني، الزامات چند امضايي (multisig) و موارد ديگر است.

Tapscript (BIP342)

Tapscript يك ارتقا براي زبان برنامه نويسي به بيت كوين اسكريپت است تا مسير را براي  BIP هاي ديگر هموار كند. Tapscript شامل مجموعه ‌اي از كدهاي عملياتي و دستورالعمل‌ هاي تراكنشي است كه براي تعيين نحوه انجام تراكنش ها مورد استفاده قرار مي گيرد. اين ارتقا مي‌ تواند به پشتيباني شبكه بيت ‌كوين و ايجاد قراردادهاي هوشمند در آينده كمك كند.

توسعه دهندگان تپروت بيت كوين

 توسعه دهندگان بيت كوين Core از زمان اجراي آن در سال 2017 راه هايي را براي گسترش قابليت SegWit جستجو كرده اند. يكي از توسعه دهندگان اصلي اين ارز ديجيتال، گرگ ماكسول است كه براي اولين بار پيشنهاد Taproot را در سال 2018 ارائه كرد. در سال 2020، توسعه دهندگان تيم رافينگ، اي جي تاونز و جوناس نيك به اين پروژه پيوستند و در كنار Maxwell و Wuille روي اجراي ارتقا تپروت بيت كوين كار كردند. تپروت به عنوان سافت فورك بيت كوين، با نسخه هاي قديمي نرم افزار سازگار است و مانند بيت كوين كش، نيازي به جدا شدن به دو بلاك چين موازي و ارزهاي ديجيتال متفاوت نخواهد داشت. در سال 2017، SegWit به دليل تأثيرات قابل توجهي كه بر روي ارزهاي ديجيتال داشت كه در نهايت به تقسيم شبكه بيت كوين و ايجاد بيت كوين كش منجر شد، بدنام شد. اين ارتقا اندازه بلوك‌ هاي بيت ‌كوين را بدون به خطر انداختن ويژگي ‌هاي مهمي مانند تمركززدايي افزايش داد. عليرغم پشتيباني گسترده در سراسر شبكه، انتظار مي رود پذيرش Taproot به تدريج در طول زمان رشد كند، همانطور كه با ارتقاء SegWit اتفاق افتاد. تأثير قراردادهاي هوشمند بر روي DeFi نيز در طول زمان مشاهده خواهد شد.

تپروت چيست و چه مزايايي براي بيت كوين دارد؟

تپروت يك ارتقا براي شبكه بيت كوين است كه در نوامبر 2021 اجرا شد. تپروت در كنار امضاهاي Schnorr،  يكي از فناوري ‌هاي مهم از زمان معرفي SegWit بوده است. هدف تپروت تغيير در نحوه عملكرد اسكريپت‌ هاي بيت كوين براي بهبود ويژگي هايي مانند حريم خصوصي، مقياس پذيري و امنيت است. تپروت در واقع يك سافت فورك است كه موجب بهبود اسكريپت ‌هاي بيت كوين براي افزايش حريم خصوصي، كارايي و توانايي شبكه براي پردازش قراردادها مي شود. هدف نهايي تپروت اين است كه بيت كوين سريع تر، كارآمدتر و خصوصي تر شود. تپروت بيت كوين اجازه مي دهد تا چندين امضا و تراكنش با هم جمع شوند و تأييد تراكنش ها در شبكه را سريع تر و ساده تر انجام دهند.
بدون تپروت بيت كوين، تراكنش ها به صورت جداگانه با تأييد يك امضاي ديجيتال، كه مانند اثر انگشت كاربر است، در برابر يك كليد عمومي تأييد مي شوند. ارتقا تپروت به امضاهاي چندگانه و پيچيده مانند كيف پول هاي چند امضايي اجازه مي دهد تا امضاها با هم تأييد شوند. تغيير اصلي كه اين انتقال را ممكن مي سازد، پياده سازي امضاهاي Schnorr روي الگوريتم امضاي ECDSA است. الگوريتم ECDSA يك امضا از كليدهاي خصوصي ايجاد مي كند كه كيف پول بيت كوين را كنترل كرده و مالك قانوني دارايي ها را تاييد مي كند.
امضاهاي Schnorr از ECDSA ايمن تر هستند. خطي بودن آن ها اجازه مي‌ دهد تا تراكنش‌ هاي پيچيده به‌ سرعت به‌ صورت جمعي تأييد شوند، نه به‌ صورت جداگانه و به‌ عنوان يك تراكنش واحد. با جمع ‌آوري امضاها، شبكه مي ‌تواند تراكنش‌ هاي بيشتري را پردازش كند، عمليات كلي را سريع ‌تر و ارزان ‌تر مي ‌كند و صرفه‌ جويي در فضاي بلوك را به حداكثر مي ‌رساند. ارتقاء Taproot به شدت مقياس پذيري بيت كوين را بهبود مي بخشد، كه بسياري آن را يكي از موانع اصلي مي دانند كه مانع پذيرش كامل بيت كوين مي شود.
تپروت همچنين حريم خصوصي را افزايش مي دهد؛ زيرا تفاوت بيشتري بين تراكنش هاي چند امضايي و تك امضايي وجود نخواهد داشت. به اين ترتيب، شناسايي ورودي‌ هاي تراكنش هر شركت ‌كننده در جايي كه داده ‌هاي خصوصي ذخيره مي ‌شوند، دشوارتر مي‌ شود. تپروت با اجازه دادن به بيت كوين براي ميزباني قراردادهاي هوشمند بدون ترس از اينكه چندين امضا كننده و تراكنش هاي پيچيده آن ها مي تواند سيستم را مسدود كند، به نقطه عطف مهمي دست مي يابد. همچنين اندازه اطلاعات به يك تراكنش تك امضايي با حجم كمتر داده تبديل مي شود.

ارتقا تپروت مزاياي زيادي را براي كاربران بيت كويني ارائه مي دهد كه در ادامه به برخي از آن ها اشاره مي كنيم:

• صرفه جويي در فضا؛ بيشتر خروجي هاي تپروت (P2TR) فضاي كمتري را در بلاك چين نسبت به خروجي هاي معمولي P2PKH مصرف مي كنند، اما اين فضاي مصرف شده كمي بيشتر از خروجي هاي P2WPKH است و اين بدان دليل است كه P2TR بيت كوين را مستقيماً روي يك كليد عمومي قفل مي كند، نه هش كليد عمومي. اين امر ارسال به خروجي ‌هاي Taproot را كمي گرانتر مي ‌كند، زيرا كليد هاي عمومي فضاي بيشتري را نسبت به هش كليد عمومي اشغال مي ‌كنند. با اين حال، صرف خروجي هاي Taproot به طور قابل توجهي ارزان تر است، زيرا كليد عمومي در scriptPubKey گنجانده شده است، و بنابراين نيازي به گنجاندن در Script Witness نيست.

• Taproot همچنين طرح رمزگذاري را براي كليدهاي عمومي و امضاهاي Schnorr تعريف كرد و اين كدها را كوتاهتر از همتايان ECDSA خود كرد، كه اين امر به نوبه خود موجب صرفه جويي در هزينه ها شد.
• حفظ حريم خصوصي؛  پيامدهاي حريم خصوصي تپروت شايد مهمترين بخش ارتقا آن باشد. با معرفي امضاهاي Schnorr و تجميع كليد، قراردادهاي چند امضايي ديگر تفاوتي با قراردادهاي تك امضا ندارند و حريم خصوصي را براي همه كاربران Taproot فراهم مي ‌كنند. تپروت همچنين مزاياي حريم خصوصي قابل توجهي را از طريق ادغام MAST معرفي كرد. همانطور كه گفتيم، Taproot به بيت كوين اجازه مي دهد تا به طور همزمان روي بسياري از اسكريپت ها قفل شود. با اين حال، هنگامي كه بيت كوين را از خروجي Taproot خرج مي كند، نيازي نيست كه مصرف كننده تمام اسكريپت هاي ممكن را كه مي تواند بيت كوين را باز كند، آشكار كند.
• ارتقاي امنيت در سطح فني؛ امضاهاي Schnorr امن تر از امضاهاي ECDSA در نظر گرفته مي شوند زيرا امضاهاي Schnorr با استفاده از مفروضات كمتر به طور قابل اثباتي ايمن هستند. مانند تمام طرح هاي رمزنگاري منحني بيضوي، ECDSA و Schnorr هر دو بر اين فرض تكيه مي كنند كه مشكل لگاريتم گسسته سخت است. با اين حال، ECDSA به منظور تضمين امنيت خود به مفروضات اضافي متكي است. با اين وجود، هيچ نمونه اي از به خطر افتادن سيستماتيك ECDSA در طول وجود بيت كوين وجود نداشته است.

Taproot پروتكل Taro را فعال مي كند!

Taro يك پروتكل مبتني بر تپروت است كه به كاربران اجازه مي دهد دارايي ها را در بلاك چين بيت كوين و شبكه لايتنينگ صادر كنند. با طراحي تپروت محور، اين صدور دارايي را مي توان به روشي خصوصي تر و مقياس پذيرتر از تلاش هاي قبلي براي معرفي ساير دارايي ها در بالاي بيت كوين انجام داد. پروتكل Taro توسط لايتنينگ لبز در آوريل 2022 پيشنهاد شد.
Taproot در Taro براي جاسازي ابرداده دارايي در خروجي تراكنش موجود استفاده مي شود. امضاهاي Schnorr نيز براي بهبود سادگي و مقياس پذيري استفاده مي شوند. نام Taro مخفف Taproot Asset Representation Overlay است كه نشان مي دهد بدون Taproot، اين ارتقا امكان پذير نخواهد بود.

 تپروت چگونه فعال شد؟

 هنگامي كه ارتقاي بيت كوين پيشنهاد مي شود، ابتدا توسط جامعه توسعه دهندگان مورد بحث قرار مي گيرد. هنگامي كه پروپوزال رسمي شد، يك شماره BIP به آن اختصاص داده مي شود. پس از اينكه كد نوشته شده بررس و آزمايش شد، ادغام مي شود و در نهايت اپراتورهاي گره بيت كوين هستند كه بايد تصميم بگيرند كه چگونه و چه زماني ارتقا را فعال كنند. ارتقاء Schnorr، Taproot و Tapscript BIP 340، 341 و 342 در ژانويه 2020 داده شد و از آن زمان مورد بحث و توسعه قرار گرفته است. در اواخر سال 2020، اجراي كد براي هر سه ارتقا تكميل شد، آزمايش شد، بررسي شد و در بيت كوين Core ادغام شد. در مي 2021، بيش از 90 درصد ماينرها براي فعال‌سازي Taproot سيگنال دادند، و BIP 340، 341، و 342 در بلوك 709632 در 12 نوامبر 2021 فعال و اجرا شد. روش ‌هاي مختلفي براي فعال ‌سازي ارتقا به بيت ‌كوين وجود دارد. جامعه بيت كوين يك مسير را انتخاب مي كند و سپس آن را اجرا مي كند.

بدون شك سولانا و كاردانو، بعد از اتريوم، دو مورد از بهترين بلاك چين هاي بازار ارز هاي ديجيتال به شمار مي روند. در واقع اتريوم اولين بلاك چين مورد استفاده در جهان از نظر ارزش بازار است و ميزان تراكنش هاي انجام شده بالايي دارد. اما با اين حال، به دليل مشكلات مقياس پذيري كه در اين شبكه محبوب وجود دارد، ساير بلاك چين هاي رقيب مانند سولانا، كاردانو، پولكادات و... ايجاد شدند تا مشكلات اتريوم را حل كنند. اما آيا واقعا اين بلاك چين ها شبكه بهتري را نسبت به اتريوم ارائه مي دهند؟ براي يافتن پاسخ اين پرسش، ابتدا بايد به مقايسه سولانا و كاردانو پرداخته و سپس بهترين پروژه براي سرمايه گذاري را بيابيم.

معرفي ارز ديجيتال كاردانو (ADA)

كاردانو (Cardano)، يكي از برترين پروژه ‌هاي ارز ديجيتال است كه موفق شده مكانيسم ‌هاي اعتبارسنجي اثبات سهام PoS را با موفقيت پياده ‌سازي كند. كاردانو از زيرساختي قوي برخوردار بوده و به عنوان شبكه بلاك چين فعاليت مي كند. اما در عين حال، يك توكن ارز ديجيتال بومي به نام ADA را نيز تامين مي كند. ارز ديجيتال كاردانو يا همان ADA، يكي از بهترين ارزهاي ديجيتال براي خريد در سال 2022، محسوب مي شود. اين پروژه محبوب، در سال 2017، توسط دو مورد از شناخته شده ترين افراد فعال در حوزه رمزنگاري با نام هاي چارلز هاسكينسون(Charles Hoskinson) و جري وود(Jerry Wood)، تأسيس شد. به دليل منحصر به فرد بودن كاردانو در بين ساير توكن ها و سكه هاي ارزهاي ديجيتال، اين پروژه كريپتويي رقيبي شايسته براي مقايسه با سولانا است. شبكه Cardano داراي معماري ايمن و دو لايه است كه امكان پردازش تراكنش ها و استقرار قرارداد هاي هوشمند را فراهم مي كند. بنابراين، اين مكانيسم قابليت همكاري بالقوه خود را مهار مي كند.

معرفي ارز ديجيتال سولانا SOL

سولانا (SOL)، يك شبكه بلاك چين منبع باز است كه امكان استقرار برنامه هاي غيرمتمركز و اجراي قرارداد هاي هوشمند با SOL، را به عنوان ارز رمزنگاري شده بومي آن فراهم مي كند. شبكه Solana، در مارس 2020، توسط گروهي از برنامه نويسان كامپيوتر و به رهبري آناتولي ياكوونكو(Anatoly Yakovenko) تاسيس شد.
در مورد توكنوميك SOL، هيچ اطلاعاتي در مورد حداكثر عرضه توكن هاي SOL وجود ندارد، اما حدود 489 ميليون توكن SOL در گردش منتشر شد. اما حدود 260 ميليون وارد بازار شده است.كاردانو ممكن است اولين مكانيسم اثبات سهام باشد، اما شبكه سولانا زنجيره بلوكي خود را بهينه‌ سازي كرد تا اولين الگوريتم اجماع اثبات تاريخ PoH را با PoS محبوب پياده ‌سازي كند. همچنين سولانا با طرحي براي حل مشكل پيش روي اتريوم و بيت كوين يعني همان مقياس پذيري، تراكنش سريع و هزينه تراكنش كم، وارد بازار كريپتو شد. آناتولي ياكوونكو اين مشكلات را با پيشگامي در PoH، حل كرد و اين امكان را براي سولانا فراهم آورد كه بيش از 50000 TPS، را با كارمزد پايين در مقايسه با 250 و 15 TPS ثبت شده در شبكه كاردانو و اتريوم پردازش كند.

مقايسه سولانا و كاردانو

كاردانو و سولانا از بسياري جهات شبيه هم هستند. هر دوي اين پروژه‌ها داراي قرارداد هوشمند بوده و به جوامع خود دسترسي به بسياري از ويژگي‌ ها در اكوسيستم‌ هاي مالي غيرمتمركز (DeFi) مربوطه خود را مي ‌دهند. حل مشكل مقياس پذيري توسط كاردانو و سولانا، باعث شده است كه اين دو پروژه ارز ديجيتال رقباي خود را به سمت اتريوم هدايت كنند، كه مزيت ظاهري يك شروع را دارد. همانطور كه بيت كوين و اتريوم مسير رقباي دوستانه را دنبال مي كنند، سولانا و كاردانو نيز همينطور هستند. سولانا و كاردانو سال‌ ها از رشد تجمعي در بازار كريپتو لذت برده‌ اند. درواقع هر يك از اين پروژه هاي مشهور از ويژگي هاي منحصر به فردي بهره مند هستند. سولانا به دليل سرعت تراكنش سريع خود كه هنوز كاردانو يا اتريوم از آن سبقت نگرفته اند، محبوب است. از سوي ديگر، كاردانو به دليل مكانيسم قابل توجه تأييد اثبات سهام، منحصر به فرد تلقي مي شود. سولانا و كاردانو هر دو به عنوان قاتلان اتريوم شناخته مي شوند، اما سولانا با سرعت بالاي تراكنش، مقياس پذيري و كارمزد هاي پايين تراكنش به اين باور طنين انداز مي شود.
 از سوي ديگر، در حالي كه كاردانو يك سقف ثابت براي تعداد توكن‌ هايي دارد كه هميشه در دسترس خواهند بود، سولانا داراي يك سيستم پولي كاهش ‌دهنده تورم است كه به موجب آن توكن ‌هاي SOL، مورد استفاده براي پرداخت كارمزد تراكنش سوزانده شده و از گردش خارج مي ‌شوند. از نظر قيمتي نمي توان دقيق گفت كه كداميك از ارز هاي ديجيتال سولانا و كاردانو سود بيشتري را حاصل مي كنند. زيرا هم قيمت سولانا و هم قيمت كاردانو، دائما در حال نوسان است. در نتيجه اگر قصد خريد يكي از اين ارز هاي ديجيتال برجسته را داريد، بايد با توجه به هدف و نوع سرمايه گذاري تان يكي از آن ها را انتخاب كنيد.

تفاوت هاي كاردانو و سولانا

براي آنكه بدانيم تفاوت سولانا و كاردانو چيست، تنها كافيست اين دو بلاك چين محبوب را از زاويه هاي مختلف مورد بررسي قرار دهيم. درواقع كاردانو و سولانا از بسياري جهات كاربردي مشابه را به كاربران خود ارائه مي دهند، اما از جهاتي نيز گوناگون هستند. در ادامه تفاوت هاي اصلي سولانا و كاردانو را دسته بندي كرده ايم:
1. مقدار كارمزد تراكنش: در حالي كه كاردانو و سولانا هر دو كارمزد تراكنش بسيار كمتري نسبت به اتريوم دارند، اما با اينحال هزينه تراكنش در اين شبكه ها متفاوت است.
2. رنامه ريزي و تصميم گيري: كاردانو از يك فرآيند انتخابي و بررسي همتا استفاده مي كند كه هدف آن شناسايي و حل مشكلات پيچيده فناوري جديد قبل از ادغام آن در شبكه است. سولانا نيز مانند Cardano نوآورانه است، اما برنامه ريزي و اجراي هر دو شبكه بسيار متفاوت است.
3. فرآيند هاي اعتبارسنجي بلاك چين: كاردانو از يك پروتكل PoS به نام Ouroboros، براي اعتبارسنجي تراكنش ها استفاده مي كند. اما سولانا از يك سيستم تركيبي استفاده مي ‌كند كه داراي PoS است، اما از روش اثبات تاريخچه PoH، نيز استفاده مي ‌كند.
نكته آخري كه مي توان اضافه كرد اين است كه شبكه سولانا در مورد سرعت تراكنش بي نظير است. تيم توسعه دهنده اين بلاك چين ادعا دارد كه حداكثر ظرفيت تئوري 65000 تراكنش در ثانيه است، اگرچه در عمل معمولاً حدود 2500 تراكنش در ثانيه است. به همين دليل است كه اين بلاك چين به يكي از محبوب ترين ها در سال هاي اخير تبديل شده است. در مقايسه، كاردانو با حدود 250 tps كند به نظر مي رسد، اما مهم است كه به ياد داشته باشيد كه اتريوم تنها به طور متوسط به 30 tps، مي رسد.

مزاياي ارز ديجيتال كاردانو

كاردانو از زمان راه ‌اندازي خود در سال 2017، به موفقيت هاي چشمگيري دست يافته است. اين شبكه در مسير خود از نقاط عطف متعددي عبور كرده است تا شبكه بلاك چين كاملي را ارائه دهد. مي توان گفت مزاياي كاردانو، به شرح زير است:
•  مقياس پذيري بالا
• دارا بودن از دو لايه تسويه CSL و CCL
• پردازش سريع تراكنش ها
• امنيت بالا
• بهره مندي از تيم توسعه دهنده اي قوي
همانطور كه مشاهده كرديد، برخي از ويژگي هاي منحصر به فرد ارائه شده توسط كاردانو، آن را با سولانا قابل مقايسه مي كند. زيرا كاردانو محدوديت هاي شبكه اتريوم را مي ديد و به دنبال ارائه شبكه اي با مقياس پذيري، هزينه تراكنش كم، سازگار با محيط زيست و زمان پردازش كم بود. كاردانو با استفاده از يك مدل جديد از شبكه، مشكلات پيش روي اتريوم را حل كرد. اجراي مكانيسم اثبات سهام Ouroboros، انرژي پيشنهادي مورد نياز براي اجراي شبكه را تا حدود 99% كاهش داد. در حالي كه شبكه اتريوم تنها مي توانست حدود 15 تراكنش در ثانيه TPS را انجام دهد، كاردانو براي پردازش بيش از 250 TPS، راه اندازي شد.

معايب ارز ديجيتال كاردانو

اولين مشكلي كه در شبكه كاردانو وجود دارد، سيستم راي گيري آن است كه چندان منصفانه به نظر نمي رسد. مكانيسم راي گيري كاردانو، به دارندگان توكنADA، اين امكان را مي ‌دهد تا براي آينده بلاكچين تصميم بگيرند. اما ميان فرد هدايت كننده و اجرا كننده تفاوت هايي وجود دارد، تفاوت عمده در نحوه راي گيري است. به اين شكل كه هر چه مقدار امتيازات فرد هدايت كننده بيشتر باشد، در راي گيري از ساير اجراكنندگان پيشي مي گيرد. همچنين زمان بسيار كمي از ساخت پروژه كاردانو مي گذرد كه همين امر باعث شده است بسياري از مزاياي كاردانو در دسترس نباشد و هنوز هم جاي كامل شدن داشته باشد.

مزاياي ارز ديجيتال سولانا

سولانا يك بلاك چين غير متمركز و محبوب است كه مزاياي بسياري را به كاربران خود هديه مي دهد. اين بلاك چين از سرعت بسيار بالايي بهره مند بوده و ارز بومي SOL، آن نيز بسيار پرطرفدار است. در واقع سرمايه گذاري در سولانا مي تواند سود هاي بسيار زيادي را به شما اختصاص دهد. در ادامه برخي از اصلي ترين مزاياي سولانا، را براي شما عزيزان توضيح داده ايم:
1. استفاده از مكانيسم جديد و منحصر به فرد اثبات تاريخچه
2. استفاده از پروتكل گلف استريم ( GulfStream) براي بهينه سازي استخرهاي حافظه
3. سرعت بالا در پردازش تراكنش ها
4. ارائه امنيت بالا
5. هزينه كارمزد بسيار ناچيز
در كل بلاك چين سولانا را مي توان انتخاب مناسبي براي انجام تراكنش هاي خود دانست. از سوي ديگر با نوسانات بالايي كه قيمت توكن SOL دارد، مي توان گفت سرمايه گذاري بر روي اين ارز ديجيتال نيز گزينه اي عالي به شمار مي رود.

معايب ارز ديجيتال سولانا

با آنكه بلاك چين سولانا از مزاياي بسياري بهره مند بوده و در زمان هاي مختلف ثابت كرده است كه يك پروژه مفيد كريپتويي است، اما با اين حال مشكلاتي نيز بر سر راه اين شبكه وجود دارد. درست است كه سرعت و مقياس پذيري اين شبكه بسيار بالا است، اما قابليت همكاري ‌پذيري يا هم‌ كنش ‌پذيري، در آن كمتر ديده مي شود. به همين دليل تيم توسعه دهنده سولانا، براي بهينه سازي شبكه سولانا و رفع اين مشكل، بايد استانداردي براي قابليت همكاري پذيري بلاك چين سولانا ارائه دهند. همچنين اين شبكه در زمان هاي مختلف با قطعي هايي همراه بود كه تيم توسعه دهنده بايد بر روي اين مورد نيز تمركز بيشتري داشته باشد.

حتما تاكنون نام ايلان ماسك به گوشتان خورده است. ايلان ماسك، به عنوان مدير اجرايي (مديرعامل) شركت سازنده خودروهاي الكتريكي تسلا و مدير عامل شركت فضايي خصوصي اسپيس ايكس به شهرت جهاني دست يافته است. ماسك يكي از بنيانگذاران پي پال و سرمايه گذار اوليه در چندين شركت فناوري بود كه در آوريل 2022 مذاكراتي را براي قراردادي براي خصوصي كردن شركت توييتر آغاز كرد. موفقيت و سبك شخصي او باعث مقايسه با ديگر سرمايه گذاران موفق تاريخ ايالات متحده، از جمله استيو جابز، هوارد هيوز و هنري فورد شده است. او تا ژوئن 2022 با دارايي خالص 220 ميليارد دلاري به عنوان ثروتمندترين فرد جهان معرفي شد. ماسك اولين بار در سال 2021 به اين امتياز دست يافت و از جف بزوس، بنيانگذار Amazon.com Inc (AMZN) پيشي گرفت. در اين مقاله از تتر ايران قصد داريم تا نگاهي كوتاه به زندگي شخصي و كاري او پرداخته و پاسخ سوال ايلان ماسك كيست؟ را بدهيم.

ايلان ماسك كيست؟

ايلان ماسك (Elon Musk)، متولد 28 ژوئن 1971، پرتوريا، آفريقاي جنوبي، كارآفرين آمريكايي متولد آفريقاي جنوبي است كه شركت پرداخت الكترونيكي پي پال را تأسيس كرده و شركت اسپيس ايكس(SpaceX)، سازنده ابزار و محصولات صنايع هوافضايي، را تشكيل داد. ايلان ماسك يكي از اولين سرمايه گذاران و همچنين مدير اجرايي شركت  تسلا بود. ماسك به دليل طلاق والدينش عمدتاً بيشتر سال هاي زندگي خود را با پدرش گذراند. در 10 سالگي با برنامه نويسي آشنا شد. پس از مدت كوتاهي ايلان ماسك براي ساخت Blastar - يك بازي ويديويي به مهارت كافي دست يافت. ماسك در سن 12 سالگي يك بازي ويدئويي ساخت و آن را به يك مجله كامپيوتري فروخت. او كد BASIC بازي را به يك مجله PC به قيمت 500 دلار فروخت. در سال 1988، پس از اخذ پاسپورت كانادايي، ماسك آفريقاي جنوبي را ترك كرد زيرا تمايلي به حمايت از آپارتايد از طريق خدمت اجباري سربازي نداشت و همچنين، به دنبال فرصت‌هاي اقتصادي بيشتر در ايالات متحده بود. ماسك، مهندس و كارآفرين آمريكايي، يكي از بنيان‌ گذاران، مديرعامل و طراح ارشد در شركت هاي SpaceX، Tesla، OpenAI، Neuralink و The Boring Company است كه شركت‌ هاي بسيار نوآوري هستند كه طيف وسيعي از صنايع از هوافضا، ساخت وسايل نقليه الكتريكي، فناوري و هوش مصنوعي را پوشش مي دهند. پيش از همه اين ها، در سال 1998، ماسك يكي از اولين و موفق‌ ترين شركت‌ هاي پردازش پرداخت آنلاين در جهان، پي پال را تأسيس كرده و با رسيدن به 325 ميليون كاربر فعال در سال 2020، روش انتقال پول از طريق اينترنت را متحول كرد.

سرنوشت كاري ايلان ماسك

همان طور كه گفته شد، ايلان ماسك مديريت پروژه هاي مختلف و موفق زيادي را تا كنون به عهده داشته است. دو مورد از مهم ترين اين پروژه ها، پي پال و اسپيس ايكس است. ماسك در دانشگاه كوئينز در كينگستون، انتاريو تحصيل كرد و در سال 1992 به دانشگاه پنسيلوانيا، فيلادلفيا منتقل شد و در سال 1997 مدرك ليسانس خود را در رشته فيزيك و اقتصاد دريافت كرد. او در مقطع كارشناسي ارشد در رشته فيزيك در دانشگاه استنفورد در كاليفرنيا ثبت نام كرد، اما تنها پس از دو روز آن را ترك كرد زيرا احساس مي كرد اينترنت پتانسيل بسيار بيشتري براي تغيير جامعه دارد تا تحصيل در رشته فيزيك. در سال 1995 او Zip2 را تأسيس كرد، شركتي كه نقشه ها و فهرست هاي تجاري را براي روزنامه هاي آنلاين ارائه مي كرد. در سال 1999 Zip2 توسط سازنده كامپيوتر Compaq به قيمت 307 ميليون دلار خريداري شد و سپس ماسك يك شركت خدمات مالي آنلاين به نام X.com را تأسيس كرد كه بعداً به PayPal تبديل شد كه در زمينه انتقال پول به صورت آنلاين فعاليت مي كرد. حراج آنلاين eBay در سال 2002 پي پال را به قيمت 1.5 ميليارد دلار خريداري كرد. در سال 2002 او Space Exploration Technologies (SpaceX) را براي ساخت موشك تأسيس كرد. دو موشك اول آن فالكون 1 (اولين بار در سال 2006 پرتاب شد) و فالكون 9 بزرگتر (اولين بار در سال 2010 پرتاب شد) بودند كه هزينه بسيار كمتري نسبت به موشك هاي رقيب داشتند. موشك سوم، فالكون هوي نيز براي اولين بار در سال 2018 ، با يك سوم هزينه موشك رقيب به فضا پرتاب شد. اسپيس ايكس همچنين فضاپيماي دراگون را نيز توسعه داد كه تجهيزات را به ايستگاه فضايي بين المللي (ISS) حمل مي كند. دراگون مي تواند هفت فضانورد را حمل كند كه در سال 2020، فضانوردان داگ هرلي و رابرت بنكن را به ايستگاه فضايي بين المللي حمل مي كرد. اولين پروازهاي آزمايشي سيستم Super Heavy-Starship در سال 2020 راه اندازي شد. ماسك علاوه بر اين كه مديرعامل اسپيس ايكس بود، طراح اصلي ساخت موشك هاي فالكون، دراگون و استارشيپ نيز بود.
ماسك مدت‌ ها به خودروهاي الكتريكي علاقه داشت و در سال 2004 به يكي از سرمايه ‌گذاران اصلي تسلا موتورز (كه بعداً به تسلا تغيير نام داد)، يك شركت خودروهاي الكتريكي كه توسط مارتين ابرهارد و مارك تارپنينگ تأسيس شد، تبديل شد. در سال 2006، تسلا اولين خودروي خود به نام رودستر را معرفي كرد كه با يك بار شارژ مي توانست 245 مايل (394 كيلومتر) را طي كند. برخلاف بسياري از خودروهاي الكتريكي پيشين، اين خودرو مي‌توانست در كمتر از چهار ثانيه از صفر به 60 مايل (97 كيلومتر) در ساعت برسد. در سال 2010، عرضه اوليه اين شركت حدود 226 ميليون دلار بود.  ماسك در سال 2009 به  شبكه اجتماعي توييتر پيوست و با آيدي @elonmusk، با بيش از 85 ميليون دنبال كننده تا سال 2022، به يكي از محبوب ترين حساب هاي اين پلتفرم تبديل شد. او نسبت به معامله عمومي تسلا ابراز نگراني كرد و در ماه اوت  در سال 2018، مجموعه‌ اي از توييت‌ ها را درباره خصوصي كردن شركت به ارزش 420 دلار به ازاي هر سهم منتشر كرد. ماه بعد، كميسيون بورس و اوراق بهادار ايالات متحده (SEC) از ماسك به دليل كلاهبرداري از اوراق بهادار شكايت كرد و ادعا كرد كه اين توييت ها "نادرست و گمراه كننده" هستند. اندكي پس از آن، هيئت مديره تسلا توافق پيشنهادي SEC را رد كرد، بنا بر گزارش ها، به اين دليل كه ماسك تهديد به استعفا كرده بود. با اين حال، اين خبر باعث سقوط شديد سهام تسلا شد. هيئت مديره توييتر اين پيشنهاد ماسك كه او را به عنوان مالك انحصاري شركت تبديل مي كرد را پذيرفت. ماسك از پايبندي توييتر به اصول آزادي بيان، با توجه به سياست‌ هاي اين شركت انتقاد داشت. در اوايل آوريل 2022، پرونده هاي توييتر در SEC فاش كرد كه ماسك بيش از 9 درصد از شركت را خريداري كرده است. اندكي پس از آن، توييتر اعلام كرد كه ماسك به هيئت مديره شركت خواهد پيوست، اما ماسك براي كل شركت به ارزش 54.20 دلار به ازاي هر سهم، به مبلغ 44 ميليارد دلار پيشنهاد داد. در ژانويه 2022 ماسك اعلام كرد كه پيشنهاد خود را پس مي‌ گيرد و اظهار داشت كه توييتر اطلاعات كافي در مورد حساب‌ هاي ربات ارائه نكرده است و مدعي شد كه اين شركت مفاد قرارداد را نقض كرده است. توييتر از ماسك شكايت كرد تا او را مجبور به خريد اين شركت كند و در سپتامبر 2022 نيز سهامداران توييتر به پذيرش پيشنهاد ماسك راي دادند.

رابطه ايلان ماسك با ارزهاي ديجيتال

ايلان ماسك، يكي از مهم‌ ترين و تأثيرگذارترين افراد در حوزه رمزارز در سطح جهان است. حضور و حمايت او از فضاي كريپتو ضروري است، در درجه اول به دليل اينكه ايلان يكي از ثروتمندترين ابراد جهان است. علاوه بر اين، پيشينه فناوري ايلان ماسك به او قدرت سلطه بر صنعت كريپتو را مي دهد. ايلان ماسك براي مدت طولاني از طرفداران بيت كوين بوده است. با اين حال، او در سال 2019، زماني كه بررسي پتانسيل ارزهاي ديجيتال را آغاز كرد، به طور جدي وارد فضاي ارزهاي ديجيتال شد. بارها و بارها شايعاتي مبني بر اينكه ايلان خالق ناشناس بيت كوين، ساتوشي ناكاموتو، است مطرح شد. در حالي كه ايلان قاطعانه اين ادعا را رد كرده و به حمايت خود از ارزهاي ديجيتال ادامه داد و در نهايت بيت كوين را براي به كارگيري در تسلا پذيرفت. مشهورترين و اصلي ترين رابطه ايلان ماسك و ارزهاي ديجيتال، نقش او در ظهور اولين memecoin - Dogecoin بود. او در 2 آوريل 2019، براي اولين بار به رمزارز Dogecoin (DOGE) اشاره كرد و در توييتي نوشت: «Dogecoin ممكن است ارز ديجيتال مورد علاقه من باشد.» و بدين ترتيب، تقاضا براي DOGE را افزايش داد. بلافاصله، قيمت اين رمزارز سر به فلك كشيد و جايگاه جديدي در فضاي رمزنگاري براي توكن هاي ميم ايجاد كرد.  ايلان در جامعه DOGE محبوب شد و بيش از 4000 عضو او را به عنوان مدير عامل خود به جاي ويتاليك بوترين انتخاب كردند. ايلان ماسك آشكارا اعلام كرده است كه دارايي هاي رمزنگاري او شامل بيت كوين، اتريوم و دوج كوين است. او همچنان به نفوذ قابل توجه در اين صنعت ادامه مي دهد و توييت هاي او به طور منظم بر روند قيمت ها تأثير مي گذارد. ايلان ماسك به غير از تأثيري كه بر روند تقاضا دارد، موقعيتي را نيز دارد كه صنعت را متحول كند. نگراني هاي زيست محيطي در مورد بيت كوين يك مسئله بزرگ است، به طوري كه استخراج بيت كوين 1 درصد از مصرف انرژي جهاني را تشكيل مي دهد. ايلان ماسك اين مشكل را به دليل عدم تمايل خود به پذيرش BTC مشخص كرده است. از سوي ديگر، ايلان ماسك همچنين به مردم هشدار مي دهد كه در سرمايه گذاري هاي رمزنگاري خود محتاط باشند. سال گذشته، او به مردم توصيه كرد كه براي خريد ارزهاي ديجيتال مانند خريد تتر، بيت كوين و خريد ارزهاي ديگر و نگهداري آن ها،  به صرافي‌ هاي ارزهاي ديجيتال اعتماد نكنند و مالكيت كيف پول هاي رمزنگاري را خود در دست بگيرند. به طور كلي، آينده روابط بين ايلان ماسك و فضاي ارزهاي ديجيتال نامشخص و پيچيده است. از يك طرف، او قوياً از فضاي رمزنگاري، عدم تمركز و آزادي مالي حمايت مي كند. اما از سوي ديگر، در پذيرش تجاري ارزهاي ديجيتال محتاطانه عمل كرده است. نمونه بارز آن قطع پرداخت هاي بيت كوين توسط تسلا است. با اين حال، چشم ‌اندازهاي مثبت مشاركت ايلان ماسك در فضاي رمزنگاري شامل افزايش پروژه‌ هاي متمركز بر ابزار است. 

تسلا

ماسك مدت‌ ها به امكانات خودروهاي الكتريكي علاقه داشت و در سال 2004 به يكي از سرمايه‌گذاران اصلي تسلا موتورز (كه بعداً به تسلا تغيير نام داد)، يك شركت خودروهاي الكتريكي كه توسط كارآفرينان مارتين ابرهارد و مارك تارپنينگ تأسيس شد، تبديل شد.  در سال 2006 كمپاني تسلا اولين خودروي خود را با عنوان رودستر به كاربران معرفي كرد كه تنها با يك بار شارژ مي توانست مسافتي به طول 394 كيلومتر را طي كند. برخلاف بسياري از خودروهاي الكتريكي قبلي كه ماسك فكر مي‌كرد كه كسالت‌بار و بي‌علاقه هستند، اين يك خودروي اسپرت بود كه مي‌توانست در كمتر از چهار ثانيه از صفر به 60 مايل (97 كيلومتر) در ساعت برسد.  در سال 2010، عرضه اوليه اين شركت حدود 226 ميليون دلار بود.  دو سال پس از آن كمپان تسلا  خودروي سدان مدل S را به بازار ارائه كرد كه به دليل عملكرد و طراحي منحصر به فردي كه داشت،  بسيار مورد تحسين  قرار گرفت. اين شركت به خاطر شاسي بلند لوكس مدل X خود كه در سال 2015 وارد بازار شد، تمجيدهاي بيشتري به دست آورد.

توييتر

ماسك در سال 2009 به سرويس رسانه هاي اجتماعي توييتر پيوست و به عنوان @elonmusk، با بيش از 85 ميليون دنبال كننده تا سال 2022، به يكي از محبوب ترين حساب هاي اين سايت تبديل شد. او نسبت به معامله عمومي تسلا ابراز نگراني كرد و در ماه اوت  در سال 2018 او مجموعه‌اي از توييت‌ها را درباره خصوصي كردن شركت به ارزش 420 دلار به ازاي هر سهم منتشر كرد و خاطرنشان كرد كه او "تأمين بودجه" داشته است.  (ارزش 420 دلار به عنوان يك اشاره شوخي به 20 آوريل تلقي مي شد، روزي كه طرفداران شاهدانه جشن مي گرفتند.) ماه بعد، كميسيون بورس و اوراق بهادار ايالات متحده (SEC) از ماسك به دليل كلاهبرداري از اوراق بهادار شكايت كرد و ادعا كرد كه اين توييت ها "نادرست و گمراه كننده" هستند.  اندكي پس از آن، هيئت مديره تسلا توافق پيشنهادي SEC را رد كرد، بنا بر گزارش ها، به اين دليل كه ماسك تهديد به استعفا كرده بود.  با اين حال، اين خبر باعث سقوط شديد سهام تسلا شد و در نهايت معامله سخت تري پذيرفته شد.  شرايط آن شامل كناره گيري ماسك از سمت رياست به مدت سه سال بود، اگرچه او اجازه داشت به عنوان مديرعامل ادامه دهد.  ماسك از پايبندي توييتر به اصول آزادي بيان، با توجه به سياست ‌هاي اعتدال محتوا اين شركت انتقاد داشت.  در اوايل آوريل 2022، پرونده هاي توييتر در SEC فاش شد كه ماسك بيش از 9 درصد از شركت را خريداري كرده است.  اندكي پس از آن، توييتر اعلام كرد كه ماسك به هيئت مديره شركت خواهد پيوست، اما ماسك تصميم به اين كار گرفت و براي كل شركت به ارزش 54.20 دلار به ازاي هر سهم، به مبلغ 44 ميليارد دلار پيشنهاد داد. ماسك اظهار داشت كه برنامه‌هايش براي اين شركت شامل «تقويت محصول با ويژگي‌هاي جديد، باز كردن الگوريتم‌ها براي افزايش اعتماد، شكست دادن ربات‌هاي هرزنامه، و احراز هويت همه انسان‌ها» است.  در ژوئيه 2022 ماسك اعلام كرد كه پيشنهاد خود را پس مي‌گيرد و اظهار داشت كه توييتر اطلاعات كافي در مورد حساب‌هاي ربات ارائه نكرده است و ادعا كرد كه اين شركت مفاد قرارداد را نقض كرده است.  برت تيلور، رئيس هيئت مديره توييتر، در پاسخ گفت كه اين شركت "متعهد به بستن معامله بر اساس قيمت و شرايط توافق شده با آقاي ماسك است."  توييتر از ماسك شكايت كرد تا او را مجبور به خريد اين شركت كند.  در سپتامبر 2022، سهامداران توييتر به پذيرش پيشنهاد ماسك راي دادند.

ارزش كل قفل شده چيست؟ ارزش كل قفل شده (TVL) Total Value Locked، در زمينه  دارايي هاي ديجيتال، نشانگر مجموع تمام دارايي هاي سپرده شده در پروتكل هاي مالي غيرمتمركز (DeFi) است. اين ارزش نشان دهنده تعداد وام هاي معوق نيست، بلكه كل مقدار عرضه اساسي است كه توسط يك پروتكل تضمين مي شود. امور مالي غيرمتمركز (DeFi)، با اجازه دادن به كاربران براي انجام معاملات مالي مستقيم با يكديگر، واسطه ها را حذف مي كند و به همين دليل است كه ارزش كل قفل شده نقش مهمي در آن ايفا مي كند.

ارزش كل قفل شده (TVL) چيست؟ 

ارزش كل قفل شده چيست و نحوه  محاسبه آن چگونه است؟ ارزش قفل شده در DeFi يك نقطه مرجع است كه نشان دهنده ميزان دارايي هايي است كه در حال حاضر در يك پروتكل خاص قرار گرفته است. اين دارايي ها مي تواند شامل پاداش، بهره، سكه ها و توكن هاي جديد، درآمد هاي ثابت و چيز هاي ديگر باشد. ارزش كل قفل شده كل مقدار عرضه اساسي است كه توسط DeFi تضمين مي شود. بنابراين ارزش كل، معياري به شمار مي رود كه براي اندازه گيري كلي DeFi و بازار بازده آن استفاده مي شود. از آنجايي كه بلاك چين در شبكه هاي همتا به همتا توسعه مي يابد، هيچ مرجع مركزي براي اداره، ايجاد يا بهبود اكوسيستم آن وجود ندارد. به همين دليل TVL يك معيار مهم براي كل بازار DeFi محسوب مي شود. TVL يك پروژه به طور مداوم مطابق با نوسان ارزش دلاري همه دارايي ها در بازار ارز هاي ديجيتال، در حال تغيير است. هنگامي كه توكن بومي يك پروژه ارزش بيشتري پيدا مي كند، TVL پروتكل هم رشد مي كند، بنابراين سرمايه گذاران مي توانند هنگام ارزش گذاري توكن بومي پروژه DeFi، به TVL نگاه كنند. ارزش بازار توكن ممكن است نسبت به TVL پروژه،  كاهش يا افزايش يابد. مجموع TVL تمام پروتكل هاي DeFi، بين سال هاي 2020 و ،2021 به طور استثنايي رشد داشته است. طبق گفته شركت تحليلي DeFi Llama، در شروع سال 2020، TVL تركيبي در تمام پلتفرم هاي DeFi حدود 630 ميليون دلار بود. پروتكل ها مي توانند فقط در يك شبكه كار كنند يا خود را در بسياري از شبكه ها پخش كنند، در اين صورت آنها يك TVL مستقل در هر يك از شبكه ها دارند. بزرگترين شبكه DeFi TVL اتريوم است كه تقريبا نيمي از كل حجم را در سراسر جهان به خود اختصاص داده است.

نحوه محاسبه ارزش كل قفل شده

ارزش كل قفل شده (TVL) ارزش كلي دارايي هاي رمزنگاري شده است كه در يك پروتكل مالي غيرمتمركز (DeFi) يا به طور كلي در پروتكل هاي DeFi سپرده گذاري مي شود. TVL شامل تمام سكه ها و دارايي هاي ديجيتال سپرده شده در تمام عملكرد هايي است كه پروتكل هاي DeFi آن را ارائه مي دهند. ارزش كل قفل شده معياري است كه براي اندازه گيري سلامت كلي DeFi و بازار بازدهي استفاده مي شود. شما مي توانيد ارزش كل قفل شده در بسياري از خدمات را رديابي كنيد. سه عامل اصلي وجود دارد كه در نحوه محاسبه tvl  و بررسي نسبت TVL ارزش بازار خدمات مالي غيرمتمركز در نظر گرفته مي شود كه عبارتند از:

●محاسبه عرضه
●حداكثر عرضه
●قيمت فعلي

براي به دست آوردن سقف فعلي بازار، بايد عرضه در گردش را در قيمت فعلي ضرب كنيد. براي اينكه به نسبت TVL برسيد، بايد عدد مورد نظر بازار را بگيريد و آن را بر TVL سرويس تقسيم كنيد. هرچه نسبت TVL بيشتر باشد، ارزش دارايي بايد كمتر باشد. يكي از ساده ترين راه ها براي پياده سازي نسبت TVL، كمك به تعيين كم ارزش يا بيش ارزش گذاري دارايي DeFi است، و اين را مي توان با نگاه كردن به نسبت انجام داد. اگر نسبت به دست آمده كمتر از 1 باشد (در اكثر موارد) كمتر از ارزش واقعي آن ارزش گذاري شده است. براي مثال فرض كنيد فردي 1000 دلار ارز ديجيتال را به يك استخر پول واريز مي كند تا تراكنش هايي را كه كيف پولش را به پلتفرم DeFi در بلاك چين اصلي خود متصل مي كند، تأييد كند. به بيان ساده تر، اين فرد در حال استيكينگ است. او سپس 1000 دلار اضافي را به عنوان ارز ديجيتال براي بهره در همان پلتفرم قرض مي دهد و 1000 دلار كوين را در يك استخر پول سپرده گذاري مي كند. اين امر نقدينگي معاملاتي را براي مبادله بين آلتكوين هاي ديگر فراهم مي كند و به او اجازه مي دهد تا كارمزد معاملاتي كسب كند. براي محاسبه ارزش بازار فعلي، بايد عرضه در گردش را در قيمت فعلي ضرب كنيد و براي يافتن نسبت TVL، بايد آن عدد ارزش بازار را بر TVL سرويس تقسيم كنيد. از نظر تئوري، هر چه نسبت TVL بيشتر باشد، ارزش دارايي كمتري بايد داشته باشد. اگر نسبت TVL كمتر از يك باشد، به احتمال زياد دارايي كمتر ارزش گذاري شده است.  طبق DeFi Pulse، رتبه بندي DeFi TVL سكه هاي سازنده (MKR) را در صدر جدول قرار داده است و پس از آن پلتفرم چند زنجيره اي aave (AAVE) و curve  مبتني بر اتريوم (CRV) قرار دارند.

نحوه استفاده از ارزش كل قفل شده

اكثر پلتفرم هاي DeFi مانند Aave، Pancake Swap و Uniswap توكن هاي همنام صادر مي كنند تا كاربران بتوانند از خدمات ارزش كل قفل شده استفاده كنند. شما مي توانيد با استفاده از TVL به عنوان ابزار سنجش ارزش بنيادي و سپس گرفتن ارزش بازار آن و تقسيم آن بر TVL، به ميزان ارزش گذاري توكن ها و مقدار آن ها پي ببريد. در واقع استفاده از TVL به نحوي، به نفع شما است. هنگامي كه معنا و كاربرد TVL را درك كرديد، مي توانيد از آن براي تصميم گيري در رابطه با خريد تتر يا ساير رمز ارزها ديجيتال، استفاده كنيد.  از آن جايي كه TVL از تنها نقطه داده اي است كه بايد در هنگام معامله در پروتكل هاي DeFi در نظر گرفته شود، مطمئناً ارزش بررسي را دارد. همه پروتكل هاي DeFi يكسان نيستند و برخي از آنها در موقعيت هاي بسيار قوي تري نسبت به سايرين قرار دارند. نگاهي گذرا به TVL به شما كمك مي كند تا تصميم بگيريد كه دارايي هاي رمزنگاري خود را چگونه سرمايه گذاري كنيد. نسبت TVL يا مقدار فعلي اندازه گيري شده در برابر ارزش بازار پروتكل نيز يك معيار مفيد است. 

ارز هاي ديجيتال با بيشترين ميزان ارزش كل قفل شده

Curve
Curve يكي از DEX هاي برتر است. TVL بالاي اين پروتكل، curve را ارزشمند مي كند. در زمان نگارش اين مقاله، ميزان ارزش كل قفل شده 8.54 ميليارد دلار است. پروتكل curve بهترين عملكرد را در اكوسيستم DeFi ايفا مي كند.

Lido
Lido، يك پروتكل DeFi است كه براي تامين نقدينگي براي دارايي هاي سهام طراحي شده و  TVL فعلي آن 7.42 ميليارد دلار است.  ارزش كل اين پروتكل كه نشان دهنده دارايي هايي است كه معامله گران در سيستم سهام داشته اند، در نتيجه نوسانات عمومي بازار كاهش يافته است، اما چشم انداز اين پروتكل همچنان مثبت در نظر گرفته شده است.

Maker
Maker اولين پيشگام در دنياي DeFi بود و همچنان به جذب دارايي هاي سرمايه گذاران آينده نگر ادامه مي دهد. به عنوان يك سازمان مستقل غيرمتمركز (DAO)، اين پروتكل به معامله گران اجازه مي دهد تا مستقيماً در فرآيند تصميم گيري مشاركت كنند. پروتكل maker با TVL فعلي 9.24 ميليارد دلار، يكي از با ارزش ترين پروتكل هاي DeFi در دسترس سرمايه گذاران است.

Aave
آوه Aave يك پروتكل DeFi است، كه متمركز بر وام دهي است. TVL آوه 8.24 ميليارد دلار است كه نشان مي دهد سرمايه گذاران زيادي وجوهي را به پروتكل واريز كرده اند. تا زماني كه اين رقم بالا باشد، سرمايه گذاران و وام دهندگان مي توانند انتظار داشته باشند، كه سيستم قوي بماند.

Uniswap
Uniswap به Curve به عنوان يك DEX با TVL بسيار بالا مي پيوندد. Tvl فعلي اين رمز ارز 5.5 ميليارد دلار است كه اين پروتكل را به يك گزينه جذاب براي معامله گران ارزهاي ديجيتال تبديل كرده است. 

نتيجه گيري
ارزش كل فعلي يك ارز ديجيتال كه كاربران در پروتكل هاي مختلف وام دهي و سهام قفل مي كنند، ارزش كل قفل شده نام دارد. ارزش كل قفل شده (TVL) را مي توان در يك قرارداد هوشمند براي هر پروژه، در يك استخر نقدينگي براي وام دادن يا در يك گره بلاك چين براي استخراج ارز ديجيتال كه از روش اجماع اثبات سهام (PoS) استفاده مي كند، قفل كرد. از TVL يا ارزش كل قفل شده به طور گسترده در اندازه گيري ارزش رمز ارزهاي ديجيتال استفاده مي شود.